خونه بانگو:رانپوی گمشده
دوشنبه ۱۴۰۰/۱۰/۲۰ 8:27
نویسنده این مطلب: ☆نوزومی سان☆نویسنده:قدیمی💗،پاداش گرفته🏆،محو.. | موضوع: ִ ۫ ּفانـی بانـگو 😂Ꮺ ָ࣪ |خب خب
ما سر صبحونه بودیم که یوسانو پرسید:رانپو سان کجاست؟
من:شاید هنوز خوابه
کنجی:نه خواب نیست چون من رفتم تو اتاقش نبود
آتسوشی:یعنی رانپو سان....گم شده؟
کنجی:اِ زبونت رو گاز بگیر چرا فحش میدی؟
آتسوشی:نه منظورم این بود که ناپدید شده
با گفتن این جمله..همه به پو خیره شدیم
پو در حالی که داشت لقمه اش رو می جوید:
ام...منو چرا نگاه می کنید؟.....واقعا تقصیر من نیست
کونیکیدا:معلوم میشه!
به آکوتاگاوا هم خیره شدیم...
آکوتاگاوا:من با اون کارآگاه شما چیکار دارم آخه؟
هیگوچی:سنپای من مقصر نیست!من اعتراض دارم!
آکوتاگاوا:منصرف شدم منو ببرید زندان از دست این راحت شم
فوکوزوا:بریم دنبال رانپو سان بگردید
همه رفتن دنبال رانپو....
تانیزاکی:تو اتاق ها نبود
فرانسیس:تو گاو صندوق منم نبود
کنجی در حال خوردن سوپ:تو سوپ هم نبود
کیوکا:تو حیاط هم نبود
آکوتاگاوا:تو راشامون هم نبود
پو:تو کتاب های منم نیست
یوسانو:تو اتاق جراحی هم نبود
من:یافتم یافتم....رانپو سان پیدا شد!!!
همه:کجاست؟؟؟
من:تو یخچال..داره غذا می خوره..
و تا من این جمله رو گفتم....
همه به افق خیره شدیم


